تهران نوشت1
از وقتی به تهران آمده بودیم مسیر هر روزه ام همین بود. چه در روزهای سرد و چه در روزهای گرم. آفتابی یا بارانی.روزهای برفی هم که تهران امسال نداشت و به جایش تا دلت بخواهد آلودگی هوا بود و دود.
با هر طلوع خورشید می رفتم تا با متروی انقلاب خود را به ازادی برسانم وشبها خسته از آزادی خود را به انقلاب می رساندم وتنها دلگرمی ام این بود که به خانه بر می گردم.
بعضی شبها که دعوت می شدیم خانه آن فامیل دورمان ، باید کمی از انقلاب عقب تر می رفتم تا برسم به امام حسین و بعد پیروزی.
هم جایشان از ما بهتر است و هم خانه شان آباد تر. خانه ای بزرگ و تک واحدی.
ولی ما هنوز مستاجر انقلابیم.
پ ن: تهران نوشت چند نوشته کوتاه است، حاصل زندگی چند ماهه در تهران. خوب و بد و تلخ وشیرینش را به بزرگواری خود ببخشید.
نوشته مربوط است به اسفند ماه گذشته.
- ۲۵ نظر
- ۲۱ آذر ۹۶ ، ۲۱:۱۶