تالیفیه

داستان های کوتاه و عبرت های بلند

تالیفیه

داستان های کوتاه و عبرت های بلند

تالیفیه

اینجا مطالبی را می آورم که نوعا نوشته خودم نیستند ولی به نظرم زیبا رسیدند وحیفم آمد شما را در خواندنش شریک نکنم امیدوارم لذت ببرید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوخته» ثبت شده است

جگر سوخته

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۵ ق.ظ

حق توست که از این آب بنوشی. 

نه ، حق نیست.

 فریضه است بر تو نوشیدن این آب.

بار سنگینی از این پس بر دوش توست. 

پس بنوش ای اسب با وفای من!

گریه می کنی!؟ 

اینجا چه جای گریه است!؟

ممنونم از همدلی و همدردی ات. 

ولی تو اگر آب ننوشی ، در این جدال سنگین پیش رو چگونه می توانی تاب بیاوری ، جست و خیز کنی ، مقاومت کنی؟

تو را به حق خودم بر تو سوگند می دهم که بنوشی. 

آهان! باز هم!

آنقدر بنوش که بتوانی یک جنگ سنگین نابرابر را تاب بیاوری.

من؟! 

به من فکر نکن.

 من جگرم سوخته عطش کودکان حسین است.

 این جگر به خوردن آب خنک نمی شود. 

فقط به بردن آب خنک می شود...


کتاب :سقای آب و ادب ص۲۶

سید مهدی شجاعی


پ ن: ممنون از طراح بزرگواری که این تصویر را به مناسبت نام ساقی به این بنده عطا فرمود.

عزاداری هایتان قبول...

  • سا قی